.::F.CBARCELONA::. .:: وبلاگی برای بارسایی ها ::. |
||
پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, :: 15:34 :: نويسنده : محمدرضاترابی
یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل جای اینکه از جاده اصلی بیایم یاد پدرم افتادم که می گفت: جاده قدیمی باصفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی ، 20 کیلومتری از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد. وسط جنگل ، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه از موتور ماشین سردر نمی آرم.
راه افتادم تو دل جنگل ، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.
با یه صدایی برگشتم دیدم یه ماشین خیلی ارام و بی صدا بغل دستم وایساد..... من هم بی معطلی پریدم توش این قدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم نبودم.
وقتی روی صندلی عقب جاگرفتم ، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر ، دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!!
بعد ماشین شروع به حرکت میکنه هر بار که مقابلش یه دره بوده یه دست از پنجره میومده بیرون و فرمونو میچرخونه تا این که یه جا رسیدم که یه قهوه خونه بود از ماشین پریدم پایین رفتم جریانو برا همه تعریف کردمو بیهوش شدم!
وقتی به هوش اومدم دیدم دو تا مرد اومدن تو یکیشون گفت: اصغر این یارو همون دیونه اس که وقتی داشتیم ماشینو هل میدادیم پرید تو!!!! نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() با عرض سلام و خوش آمد گویی خدت شما دوست عزیز که در حال حاضر وارد وبلاگ هواداران بارسا شده اید در این وبلاگ سعی شده تا تمام اخبار/عکسها/کلیپهاو.... در مورد تیم بارسلونای اسپانیا در بروزترین شکل ممکن تهیه و در داخل وبلاگ قرار گیرد امیدوارم در این وبلاگ خوش باشید برای ارتباط با ما میتوتنید از طریق ایمیل زیر بامادر ارتباط باشید .:: fcmessi2011@yahoo.com::. موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان |
||
![]() |